کد مطلب:162516 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

صامت بروجردی
محمد باقر بن پنجشنبه متخلص به «صامت»، به سال 1263 ه.ق. متولد شد. او در انواع شعر از قصیده، غزل، مثنوی، ترجیع بند، رباعی و معانی مختلف شعر، از رثاء و تغزل و مدیحه، طبع خود را آزموده و دیوان وی مكرر در تهران به طبع رسیده است. [1] .



ای سر دور از بدن، روی تو سامان داشتی

جا به دوش مصطفی با لعل خندان داشتی



خضر را رهبر تو بودی جانب عین الحیات

خود چرا در وقت مردن كام عطشان داشتی



هرگز از یادم نخواهد رفت كاندر كربلا

العطش گفتی به زر تیغ، تا جان داشتی



اوفتاد آخر به دست اهرمن انگشترت

ای سلیمانی كه عالم زیر فرمان داشتی



روی اطفال یتیمت گشت از سیلی سیاه

با همه احسان كه در حق یتیمان دشاتی



ای سكه ی ابتلا به نامت

از كوفه بتر بلای شامت



در كوفه اگر به كنج مطبخ

خولی ننمود احترامت



در شام، پی تلافی آخر

دادند به طشت زر مقامت



خاكستر و سنگ مردم شام

كردند نثار سر، زبانت



برنی چو مه دو هفته كردند

انگشت نمای خاص و عامت



در بزم شراب، آسمان كرد

زهر غم و ابتلا به جامت



فرزند حرامزاده ی هند

پوشید نظر ز احتشامت



شد مست و به چوب خیزران كرد

آزرده لبان لعل قامت



شد روز به پیش چشم زینب

چون شام ز رنج صبح و شامت





[1] خلاصه از فرهنگ معين.